معنی بازیگر سریال آمین
حل جدول
ترکی به فارسی
آمین
لغت نامه دهخدا
آمین. [آم ْ می / آ می] (ع صوت) (ازآمُن، نام خدای مصریان) برآور! بپذیر! چنین باد! مستجاب کن ! استجابت، اجابت فرما! قبول کن دعای مرا! درگیر فرمای ! باجابت مقرون باد! تراج (؟):
گر در نماز شعرش برخوانی
روح الامین کند ز پَسَت آمین.
ناصرخسرو.
تهنیت کرد شاه را قدسی
کرد روح الامین، براو آمین.
مسعودسعد.
سخن بلند کنم تا برآسمان گویند
دعای دولت او را فرشتگان آمین.
سعدی.
- آمین ثم آمین، چنین باد و چنین تر باد. همچنین باد، همچنین تر باد.
آمین. [آم ْ می] (ع ص، اِ) ج ِ آم ّ. قصدکنندگان.
مرغ آمین
مرغ آمین. [م ُ غ ِ](اِخ) در اصطلاح منجمان ستاره ٔ کف الخضیب، زیرا که نزد منجمان مقرر است که هر کس که وقت طلوع کف الخضیب دعا کند مستجاب شود.(از غیاث)(از آنندراج). || در اعتقاد عامه فرشته ای است که در هوا پروازکند و همیشه آمین گوید و هر دعایی که به آمینش رسد مستجاب شود.(غیاث)(آنندراج). در عقاید عامه، این است که گاهی در حین دعا و یا نفرین مرغی به نام مرغ آمین در پرواز باشد و سبب برآمدن و مستجاب شدن آن نفرین یا آفرین گردد.(امثال و حکم دهخدا):
گلشن عاشق دعاگو را
بلبلی به ز مرغ آمین نیست.
حسن رفیع(از آنندراج).
دعای ما به اجابت نمی شود نزدیک
کشیده زلف تو در دام مرغ آمین را.
مولانا بهشتی(از آنندراج).
- مرغ آمین در راه بودن، نظیر اختر گذشتن.
فرهنگ عمید
اجابت کن، بپذیر، چنین باد. δ معمولاً بعد از دعا میگویند،
فرهنگ واژههای فارسی سره
ایدون باد، چنین باد
فرهنگ معین
[ع.] (شب جم.) کلمه ای است که پس از دعا گویند، به معنی برآور! بپذیر! اجابت کن !
نام های ایرانی
دخترانه و پسرانه، قبول کن، بپذیر، چنین باشد
عربی به فارسی
امین , چنین باد , خداکند , انشاء الله
فرهنگ فارسی هوشیار
قصد کنندگان
داروها
افزایش کلسترول خون , خارش ناشی از انسداد صفراوی , سندرم روده تحریک پذیر و کاهش بروز سکته قلبی
فرهنگ فارسی آزاد
آمِین، آمِّین، (اسم فعل) مستجاب نما، قبول کن، برآور و بپذیر، چنین باد، از اسماءالله است،
معادل ابجد
642